توجه : این پست تلخ است ، اگر دوست دارید نخوانید
بسم الله الرحمن الرحیم
صبح که بلند شدم ، شادِ شادِ بودم
به خاطر عید قربان
اما بعدش خبری حسابی تکانم داد
و حالم را به کلی عوض کرد
شنیدن خبری که در روز عید قربان ، حاجیان قربانی شدند .
و من فقط به این جمله ادبی خیره شدم
انگار در گوشم زنگ میخورد
حاجیان قربانی شدند ...
حاجیان قربانی شدند ...
اما نه ،حاجیان تنها کسانی نبودند که قربانی شدند
سفر حج امسال قربانی شد که از این پس در محیط های مجازی برایش باز هم عده ای کم شعور جک خواهند ساخت .
کاروان هایی قربانی شدند که زائرانشان را از دست دادند
دوستانی قربانی شدند که دعای عرفه دیروز را با کشته های امروز خواندند
لبخند های حاجیان قربانی شدند .
خانواده هایی قربانی شدند که گل و شیرینی خریده بودند
و خودشان را آماده کرده بودند برای استقبال از حاجی یشان
بیشتر از همه همین قربانی آخر عذابم میدهد
دو سال پیش که مادر و پدرم در سفر حج بودند
را به یاد دارم
این که چگونه روی کاغذ کار هایی را مینوشتیم که باید انجام میدادیم
این که برای مهمان هایی که به استقبال پدر و مادرم خواهند آمد آماده شویم
و چه شور و ذوقی
اما امسال عده ای در این فکر هستند که باید برای استقبال از میهمانان زائر خانه خدا آماده شوند ، یا مجلس ختم حاجی هایشان
نمیدانم واقعاً برای این خانواده ها فرقی هم میکند
که حاجی هایشان را کشته یا فوت شده بنامند یا شهید؟!
برایشان فرقی میکند که مقصر آل سعود بوده است یا پیمان کار جرثقیل بیت الله الحرام ، یا بسته شدن خیابان یا هم طوفان آن روز ؟!
امسال هم زمان میگذرد و ما عیدی دیگر شاد خواهیم بود
اما این عید قربان برای خیلی ها این جمله در ذهنشان ثبت میشود
و سالروز این جمله ادبی میشود و در گوشِ خاطرشان هی
زنگ میخورد که :
در روز عید قربان ، حاجیان قربانی شدند
و شاید دیگر آن ها هیچ وقت حلاوت عید قربان را نچشند و مشکی بپوشند این روز را .
آری، برای بعضی ها عید قربان هم قربانی شد .
پ.ن : تسلیت به تمام خانواده های حاجیانی که از بین ما رفتند ؛ حجّ شان مقبول
پ .ن : ما را در غم خود شریک بدانید
پ.ن : خدا باعث و بانی اش را لعنت کند .
[ پنج شنبه 94/7/2 ] [ 3:30 عصر ] [ پوریا ]
چیزی شبیه به عذر خواهی : بسم الله ، ابتدا دوست دارم از خوانندگان این مطلب عذر خواهی کنم ، چون شاید به خاطر زمان نوشتن این مطلب ( ساعت 5 صبح امروز ) یا شاید هم خوب فکر نکردن یا شاید هم خستگی ذهن و نبودن در حالت روحی مناسب این کار به کیفیت مورد قبول خودم نرسید ، اما به هر حال آن را انتشار میدهم ، اگر ببینم که بیشتر از این نمیتوانم به فضاسازی ها قوت ببخشم و مکالمه های بین شخصیت ها از جذابیتش بیش از این کاسته شود، سعی میکنم که کار را در اوج به پایان ببرم و به همین چند قسمت بسنده کنم . ممنونم از تمام دوستانی که با نظراتشون و لطفشون بنده رو یاری کردند.دوستتون دارم ، یا علی
اگر دوست داشتید بخوانید :
فَاعْلَمُوا مَعاشِرَ النّاسِ، ذالِکَ فیهِ وَ افْهَمُوهُ وَ اعْلَمُوا اَنَّ اللَّهَ قَدْ نَصَبَهُ لَکُمْ وَلِیّاً وَ اِماماً فَرَضَ طاعَتَهُ عَلَى الْمُهاجِرینَ وَ الْاَنْصارِ......و عَلى کُلِّ مُوَحِّدٍ، ماضٍ حُکْمُهُ، جازٍ
قَوْلُهُ، نافِذٌ اَمْرُهُ، مَلْعُونٌ مَنْ خالَفَهُ، مَرْحُومٌ مَنْ تَبِعَهُ وَ صَدَّقَهُ
ای مردم این مطلب را درباره ی او ( علی علیه السلام ) بدانید و بفهمید و بدانید که خداوند او را برای شما صاحب اختیار و امامی قرار داده که طاعتش را واجب نموده است بر مهاجرین و انصار و بر هر یکتاپرستی حکم او اجرا شونده و کلام او مورد عمل و امر او نافذ است .مخالف او ملعون است و آنکه او را پیروی نموده و تصدیق کند مورد رحمت الهی است .
- شنیدی رسول چه تاکیدی بر این مطلب کرد ؟!
- آری شنیدم ، بدانید ، بفهمید و بدانید ، با همین تکرار ها ، میخواهد به ما اهمیت این مطلب را برساند
- نکته دیگر مطالبی که رسول میگوید این است که خیلی بر این تاکید میکند که ولایت علی از طرف خداست ، میگوید خدا او را این چنین و آن چنان برای ما قرار داده است .
- به گمانم رسول در این که نام خدا را میاورد قصد این دارد که بگوید این به مانند جانشینی های فرزندان پادشاهان کشور ها و خلیفه ها و بزرگان اجدادمان نیست .
- میخواهد بگوید و به ما بفهماند که او جانشینی علی را انتخاب نکرده
این انتخاب خداوند است برای ما .
- اما خب جانشینی علی را که رسول دارد اعلام میکند ؟!
- خب که چه ؟!
- خب چرا رسول اعلام میکند ،این هم که شبیه به همان پادشاهان شد ..
- باز این یاوه گو ، کفر هایش را از سر گرفت !
- به من میگویی یاوه گو ؛پیرمرد خرفت ؟! .....
- اگر در مقابل رسول نبود ، شمشیر می کشیدم تا قدرت این پیرمرد خرفت را به توی کافر نشان دهم .
- آرام باشید برادران ، من جوابت را میدهم
- گوش میدهم
-برادر به قرآن ایمان داری ؟!
- این چه حرفی است ، معلوم است که ایمان دارم ، سوال من چیز دیگری بود!
- برادر صبر کن دیگر ، آیا ایمان داری که قرآن کلام خداست ؟!
- آری ،آری ، ایمان دارم ، اما سوال من چیز دیگری است !
- ای برادر ، همانا که این دو یک چیزست ، قرآن را هم محمد برایمان خواند
این بار هم فرمان خدا به جانشینی بر حق علی را محمد برایمان می خواند ..
در رساندن کلام خدا چه چیزی تغییر کرده است ، محمد از رسالت بیرون شده است یا خدا دیگر با محمد سخن نمیگوید ؟!
- نمیدانم ...به نظر درست میگویی
- از این حرف ها بگذریم شنیدید چگونه محمد همگان را به انجام حکم علی بشارت میدهد ، یکبار میگوید مهاجرین ، یکبار انصار
- و دیگر بار هر یکتاپرسی را بشارت میدهد ؛ که خود در بردارنده مهاجرین و انصار هم هست .
- گویی هر که کعبه را در این گیتی طواف میکندو به سمت آن به نماز می ایستد باید مولود این خانه را هم اطاعت کند .
- احسنت ، چه تعبیر زیبایی
- طیب الله یا اخی ، بگذار این گفته ات را بنویسم .
- هی یاوه گو ، اینجا را هم شنیدی که میگوید مخالف او ملعون است ؟!
- پیرمرد کاش خداوند تو را لال می آفرید ، که گفته من مخالف علی هستم ؟!
- برادران آرام باشید ، چرا از هر فرصتی برای مجادله بهره میجویید ؟!
- راست میگوید دیگر ، اینجا که میدان جنگ نیست ، به جای گوش دادن به مهم ترین تصمیمات خدا برایمان ، با یکدیگر فقط مجادله میکنید !
- انتهای این جمله برایم جذاب تر بود :هر که علی را پیروی نموده و تصدیق کند مورد رحمت الهی است . انگار خدا برای رحمتش گِرو کشی میکند .
- براستی که من علی را تصدیق میکنم
- من هم همینطور ، کیست که دوست نداشته باشد مورد رحمت الهی قرار بگیرد .
- فقط من در تعجبم ، اینگونه که همه مورد رحمت الهی قرار میگیرند ، کیست که خیبر و، جنگ با عمرو بن عبدود و لیلة المبیت را از یاد برده باشد ؟! همه علی را تصدیق میکنند
- ( زمزمه در گوش نفر قبلی ) نمیخواهم نفوس بد بزنم ؛ اما به یاد داشته باش ، مرگ برادر ها و پدران ظالم و کافرشان را هم با ذولفقار علی از یاد نبرده اند .حتی اگر در ظاهر این گونه باشد که از یاد برده اند .
- همممم .
پ.ن : تا جشن بزرگ واقعه غدیر ، فراز هایی از خطبه غدیر نقل میشود ، و گفتگویی بین افراد در مورد آن فراز که خالقش ذهن نویسنده است و میتواند به ذهن هر کسی در هنگام شنیدن این خطبه با توجه به تاریخ برسد ، نوشته میشود. امیدوارم مورد عنایت دوستان قرار بگیرد .
[ جمعه 94/6/27 ] [ 7:8 عصر ] [ پوریا ]
همیشه آرزویم بوده است روزی فیلم نامه ای بنویسند از زندگی مولایم علی علیه السلام و بی بی فاطمه سلام الله
دوست دارم یک فیلنامه نویس برتر کشورم در این زندگی نگاه کند ، در لا به لایش دقیق شود و فقط همین زندگی را بنویسد
به گمانم فیلمی بی نظیر بشود
فیلمی از مجموعه ژانر های سینمایی ، زندگی که گاه اینقدر از دور هم خوشایند و خوش بو به نظر میرسد
که میتواند خنده بر لب بیاورد ، مهریه ای که با کلام دخت نبی خدا ، آب میشود
و جوانی که شیر خداست و زره جنگیش را میفروشد برای آغاز یک زندگی ساده عاشقانه .
و چه سکانس جذابی میشود صحبت های میان پدر زن و داماد در مورد فاطمه
آن هنگام که یکی از زیباترین دیالوگ های فیلم به نام علی نوشته شده
جایی که علی فاطمه را در نزد نبی خدا ، اینگونه توصیف میکند :
خوب همراهی است در عبادت خدا .
گاهی وقت ها ژانر فیلم غم انگیر میشود ؛ آنجایی که دشمنی خبیث به خانه ساده این زندگی عاشقانه آتش میزند
و دری که لگد حیوانی خبیث باعث میشودکه پهلویش شکسته شود معشوقه شیرِ خدا .
سکانس های قبرستان آدمی را مجنون میکند
یک مجلس ختم چند نفره کوچک ، در تاریکی و سکوت شب
و مردی بزرگ که معشوقه بی نظیر خود را در میان گریه های فرزندانش به خاک میسپارد .
و گاهی فیلنامه سنبلیک میشود و اشک جمع میکند در چشمان آدمی
آنجایی که علی سر در چاه فرو میبرد ، و نمیدانم شاید گلایه میکند ؛ شاید خودش را خالی میکند
شاید هم با مهریه زهرا سخن میگوید و اینجای فیلم به صورت باز تمام میشود
هر کسی خود باید فکر کند که علی در شب های تاریک کوفه ، چه در چاه میگفت
شاید میگفت :
آی مردم آی مردم از دستتون پیر شد علی
آی مردم آی مردم از دنیاتون سیر شد علی
پ .ن : بی شک همانطور که از ابتدا گفتم نوشتن فیلنامه زندگی مولایم علی و بی بی فاطمه توسط یک نویسنده برتر ،در یک اثر فاخر سینمایی برایم همیشه آرزو بوده است ، اما این فقط مثَلی بود ، چون شاید از لحاظ سینمایی این کار با استفاده از نور در چهره ها و .. کاری سخت به نظر برسد و از جذابیت های سینمایی فیلم بکاهد ، به هر حال امیدوارم در آینده با استفاده از خلاقیتی بتوانند یک اثر فاخر سینمایی از این زندگی عاشقانه و بی نظیر تولید کنند ، به امید آن روز .
[ چهارشنبه 94/6/25 ] [ 2:20 صبح ] [ پوریا ]
اگر دوست داشتید بخوانید :
خبر فراموش شده ( 1) :http://all4persian.parsiblog.com/Posts/543/
خبر فراموش شده ( 2) : http://all4persian.parsiblog.com/Posts/544/
و قد انزل الله تبارک و تعالی علیَّ بذلک آیه? من کتابه : ( انما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا الذین یقیمون الصلاه و یؤتون الزکاه و هم راکعون ) (المائده، 55).و علی بن ابیطالب علیه السلام ، اقام الصلاه و آتی الزکاه و هو راکع یرید الله عزو جل فی کل حالٍ.
خداوند در این مورد ( ولایت علی علیه السلام ) آیه ای از کتابش بر من نازل کرده است :
صاحب اختیار شما ، خدا و رسولش هستند ، و کسانی که ایمان آورده و نماز را بپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند ؛و علی بن ابی طالب است که نماز را بپا داشته و در حال رکوع
زکات داده و در هر حال خداوند عزوجل را قصد میکند .
- خوش به حال علی ، خدا برایش آیه نازل میکند
- خوشا به حال ما ، که خدا بعد از رسول هم ما را به حال خود رها نمی کند.
- از خدایی که رسولش محمد امین است جز این انتظاری نیست .
- آری ، مگر میشود خدا امت رسولش را بی صاحب رها کند ؟ً!
- و چه صاحبی بهتر از علی ، خدا را شکر .
- اما ... اما ...
- اما چه ؟!
- من میگویم چگونه میشود علی که میگویند در نماز از همه چیز غیر خدا بی خود میشود و مدهوش میشود میان آسمان و زمین در رکوع حواسش به زکات دادن بوده است ؟!
- کفر نگو مسلمان ، یعنی میگویی رسول الله دروغ میگوید که این آیه در شأن علی است ؟!
- در شأن نزولش که شک نکنید ، من خودم در آن جا بودم
دیدم که علی به آن فقیر اشارتی کرد و انگشتری خود را در حال رکوع به آن فقیر بخشید.
- من به شأن نزولش کاری ندارم ، همه این ها را هم شنیدم
جواب سوالم را بدهید .
- بس است دیگر کافر ، تو کافر شده ای ، زبان در دهان بگیر تا زبانت را از حلقت بیرون نکشیده ام
- آرام باشید دوستان بگذارید من جوابش را میدهم
- گوش میدهم
- مگر نگفتم زبان در دهان بگیر ؟!
- آرام باش دوست من ، بگذار جوابش را بدهم
- باشد .
- علی به راستی که از هر چه غیر خداست در نماز دل میبرد
هر که علی را یکبار در هنگام نماز دیده باشد به این موضوع واقف است
اما اشکال تو اینجاست ، توجه به فقیر مگر جز توجه به خداست ؟!
این دو با هم جمع میشنود مسلمان .
ادامه حرف های رسول خدا را شنیدی ؟! در همه حال خدا را قصد میکند ، ایستاده یا نشسته یا حتی در رکوع!
زکات دادن علی هم قصد خدا کردن است منافاتی با توجه به خدا در نماز ندارد .
- احسنت به این هوش و درایتت
- طیب الله یا اخی
- خب ؟!
- خب که چه ؟!
- قانع شدی ؟!
- ( عصبانیت ) نمیدانم ، رهایش کن ، بگذار ادامه اش را بشنویم.
- ( لبخند ) باشد ، ادامه اش را بشنویم .
پ .ن : از امروز تا جشن بزرگ واقعه غدیر ، فراز هایی از خطبه غدیر نقل میشود ، و گفتگویی بین افراد در مورد آن فراز که خالقش ذهن نویسنده است و میتواند به ذهن هر کسی در هنگام شنیدن این خطبه با توجه به تاریخ برسد ، نوشته میشود. امیدوارم مورد عنایت دوستان قرار بگیرد .
[ دوشنبه 94/6/23 ] [ 5:1 عصر ] [ پوریا ]
أَنَّ عَلِیَّ بْنَ أَبِی طَالِبٍ أَخِی وَ وَصِیِّی وَ خَلِیفَتِی عَلَى أُمَّتِی والاِمامُ مِن بَعدِی
همانا علی بن ابی طالب برادر ، وصی و جانشین من بر پیروانم و امامِ بعد از من خواهد بود.
- رسول خدا ، علی را برادر خود میخواند !
- این که چیز جدیدی نیست ، پیامبر بار ها گفته است که مسلمین با یکدیگر همانند برادرند .
- این فرق میکند، مسلمین کلی است ؛ اما این بار فقط علی ...
- خسته شدم از یاوه گویی های تو ، وصی و خلیفه و امام را رها کرده ای و در مورد این که او را برادر خود خوانده است بحث میکنی .
- راست میگوید این همه وصف های مهم تر را نشنیدی و فقط برادر را شنیدی ؟!
- وصی و خلیفه و امام هم برای علی چیز جدیدی نیست.
- چه میگویی ؟! یعنی چه چیز جدیدی نیست؟!
-از پدرم شنیدم که او از پدرش شنیده بود ، هنگامی که رسول خدا در دعوتش به اسلام سه مرتبه از حاضران یاری میجوید ؛ هر سه مرتبه در سکوت افراد ، هر بار علی به پا میخواسته و اعلام همراهی رسول خدا و خدایش را میکرده
- ادامه نده میدانم ، و آنجا رسول خدا دست علی را در دستان خود گرفته و گفته همانا این مرد جانشین من پس از من خواهد بود ، آری من هم این را پدرم شنیده بودم .
- علی آنجا تنها یک جوان کم سن و پر شهامت بود که به همه ی بزرگان درس شهامت آموخت
- این بار نه با نقل قول از پدارنمان ، بلکه خود داریم میشنویم .
- عجیب است ،احساس میکنم این بار اما فرق میکند ، انگار رسول خدا جدی تر است .
- دیدی گفتم ایستادن علی کنار رسول خدا قضیه دارد ؟!
- به گمانم راست گفته ای ..
- بگذار ادامه اش را بشنویم ، بی شک پیامبر بیشتر در این باره توضیح خواهد داد
- آری ، انگار پیامبر گفت این حرفا از جانب خداست و جزئی از رسالتش
- خوش به حال علی که پیامبر او را اینگونه وصف میکند
اَخی ، وصی ، خلیفه و امام .
- بی شک علی لیاقتش جز این وصف ها نیست .
- آری اما ...
- حسادت میکنی ؟!
- اهمممم
- بی شک این احساسی است که من هم در وجود خود حس میکنم
دوست دارم لحظه ای به جای علی باشم .
- مگر نمیشنوید میگویم ساکت باشید ، بَسَست دیگر
میخواهم بدونِ کوچکترین اشتباهی این سخنان را بنویسم .
- بنویس ، اری باید این خطبه بی نقص نوشته شود . بی شک اخبار مهمی در این خطبه ی الهی است . پای کمالِ کامل ترین دین وسط است .
پ.ن : از امروز تا جشن بزرگ واقعه غدیر ، فراز هایی از خطبه غدیر نقل میشود ، و گفتگویی بین افراد در مورد آن فراز که خالقش ذهن نویسنده است و میتواند به ذهن هر کسی در هنگام شنیدن این خطبه با توجه به تاریخ برسد ، نوشته میشود. امیدوارم مورد عنایت دوستان قرار بگیرد .
[ سه شنبه 94/6/17 ] [ 12:0 صبح ] [ پوریا ]