همکاران عزیز من در دولت , همکاران زحمت کش من در دولت ...الفاظی است که اقای دکتر جلیلی در صحبت هایشان در مورد دولت به کار می برند و بعضی از کارهای دولت را نیمه موفق و بعضی را موفق میدانند , و از اعمالی همچون سفر های استانی حمایت میکنند و از معدود افرادی هستند که انصاف را رعایت کرده و از خوبی های دولت فعلی نیز میگویند و خود را حامی این حرکات و اعمال میداند ..
باید باور داشته باشیم دولت اقای احمدی نژاد علی رغم تمام بدی هایی که داشته است خوبی هایش نیز کم نبوده است , لازم به ذکر است این الفاظ در حرف هایی از حداد هم شنیده میشود ..
پ ن:رهبر : نقاط قوت دولت قبل بدون نقاط ضعف دولت قبل, نمونه بارزش حرفای اقای جلیلی است
2-انقدر حرکاتت بر اساس منطق و گامهایت حتی با همان یک پایت در موازین اسلام بود , که سوژه ای علیه ات پیدا نکردند .. ببخشید چرا پیدا کردند فقط یک چیز , ان هم پایت .. کجا جایش گذاشتی ..با ان میامدی شاید دیگر سوژه ای نداشتند .. اخر میگویند رئیس جمهور نباید معلول باشد .. اخر برای راحت زندگی کردن ما داری لنگ میزنی !
کاش جلیلی همچون فرد هایی که هر جا نشسته اند از رشادت هایشان در زمان جنگ و فتح خرمشهر میگویند یا بعضی دیگر از برادر شهیدشان , کاش کمی هم جلیلی از پایش سخن میگفت فقط کمی ! ان مرد با پای اسلام امد ..
رای به جلیلی یعنی رای به انرژی هسته ای ایران .... جلیلی حتی اگر رای هم نیارد..حتی اگر 5 میلیون رای بیارد ..دشمن میفهمد هنوز 5 میلیون هستند .. ...
[ سه شنبه 92/3/7 ] [ 2:51 عصر ] [ پوریا ]
میدانم , درد دارد ...نه اصلا" غم دارد , نه اصلا" ...نمیدانم
فقط میدانم خیلی سنگین است , خیلی سنگین است که هی از خودی بخوریم , این روز ها دستان امام خمینی گویا تک تک دارند قطع میشوند , اول کروبی , که هیچ کس باورش نمیشد , چگونه عوض شد ؟! چگونه فردی که در بنیاد شهید انصافا" کارهایی کرده بود , که خانواده شهیدان مدیونش بودن , در رشت ساسی مانکن اورد تا برایش کروبی کروبی را رپ بخواند , و ملعبه ای شد برای دختران و پسرانی که به ظاهر ازادی و در واقع ...میخواهند ..
نمیدانم دست تکان دادن های ساسی مانکن و جیگرگفتن های دختران به ساسی , رقص هایشان جلوی نامحرم , در جلوی خیابان , با تو , با یار امام ! چه هارمونی داشت ... و من هنوز هم باورم نمیشود , فریاد های مرگ بر کروبی را !!
دیگر دستت موسوی نیز قطع شد , اری قطع شد , هنوز حرف هایش در مناظره را به یاد میارم , میگفت من یه فرد انقلابی هستم , و چقدر برایم سخت بود وقتی در خیابان برای دختر و پسرانی که هیچ ویژگی از انقلاب نداشتند , , پرچم امام حسین را اتش زده بودند , فریاد میزد , بریزین تو خیابونا , تقلب شده !! و ان ها را دربیانیه هایت مردم خدا جوی میخواند !
بعد از دست هایت آفت افتاد در خاندانت , نوه ات را در مرقدت هو کردند و نگذاشتند حرف بزند , میدانی چرا , اخر از موسوی در بدترین شرایط دفاع کرده بود , به جایی که پیش رهبر بنشیند کنار دشمن نشست ... و حالا و حالا... امام نامه دخترت , که شبیه به یک تحدید برای رهبرمان بود , به لفظ عامیانه گفته بود , تو هاشمی یکسانید , ولایت کیلو یی چند ؟!
امام ...امام ...کاش بودی امام , دلم برایت تنگ شده , تا بار دیگر بگویی فریب دشمن را میخورید , امام ,امریکا و اسرائیل هیچ غلطی نتوانستند بکنند اما خودی ها گویا دغدغه یشان بیشتر است ..
و حال تو رهبر عزیزم , سید علی الخامنه ای...میدانم درد دارد ...میدانم غم دارد .....میدانم دشمنی های خودی ها چقدر سخت است
, میدانم که باید زجر بکشی و خم به ابرو نیاوری چون , ملتی به پشتیبانی تو دلبسته اند وقتی بعضی با ترس میگویند احتمال دارد اشوب شود بعد رد صلاحیت , ما راحت بگوییم:
نه!! اقای خامنه ای هست , وجود تو در قلب ما به قول شاعر شبیه به همان امام خمینی است , ارامشی طوفانی !!
هنوز هم هر وقت صدای این عمار ها در گوشم زنگ میخورد , سراسر وجودم شرم میشود از تو , شرم میشود که نایب امام زمان را رنجانده ایم , رهبر عزیزم من و دوستانم , و من و همطونان ایمانی ام , هنوز داریم تلاش میکنیم , تا روزی از اعماق وجودت حس کنی که راست میگوییم , خونی که رگ ماست هدیه به رهبر ماست ..امیدوارم سربازان خوبی باشیم.... و همچنین امیدوارم دیگر از خودی ها رنج نکشیم و برگردنند به سوی انقلاب .... و من الله توفیق .....
[ پنج شنبه 92/3/2 ] [ 10:6 صبح ] [ پوریا ]
صحبت های زیبایت را شنیدم , داشت به اخرش نزدیک میشد میدانستم , مطلب زیبایی برای پایان , گفته های بی نظیرت داری اما ...
باید اعتراف کنم , حرف هایت زیبا نبود , !!!
گفتی :خطابه اخری هم عرض کنم خطاب به مولایمان و صاحبان حضرت بقیه الله , ارواحنا فداه ...
تمام مجلس یک صدا صلوات فرستادند , و بلند شدند و دست بر سر گذاشتند
نمیدانم چرا , ولی از طرز گفتنت اشک ها داشت سرازیر میشد , یغض گلو ها را میفشرد
شروع کردی ... با ارامش ...با بغض
ای سید ما ای مولای ما
صدای گریه ها کم کم به گوش میرسید
ما انچه باید بکنیم , انجام میدیم , انچه هم باید گفت گفتیم و خواهیم گفت ..
صدایه گریه کمی بیشتر شده است , تو گفتی و نشنیدند , تو انجام دادی و ما انجام ندادیم
من جان ناقابلی دارم
صدای گریه بلند شد ,تو جانت ناقابل است , پس جان ما چیست ,؟؟ اگر جان تو ناقابل است , چرا ما به جانمان اینقدر دل بستیم ..
سکوت کرده ای تنها صدای گریه به گوش میرسد با ارامش خاص خود ادامه میدهی .. گویی باز هم باید اتش بگیریم
جسم نا قصی دارم ..,
صدایت میلرزد ...
اینبار گریه ها , خیلی بلند به گوش میرسند , گویی موج جمعیت از سوز حرفت اتش گرفت
اندک ابرویی دارم که اینو هم خود شما به ما دادین
چقدر راز و نیازت دلنشین است , چقدر زیبا سخن میگویی با مولایت , چقدر با تواصع , اندکی از غرور های کاذب ما , در حرف هایت نیست
همه ی این ها را من کف دست گرفتم , در راه این انقلاب در را اسلام فدا خواهم کرد ,این ها هم نثار شما باشد
اری به واقع تو وظیفه ات را خوب انجام میدهی , ولی ماییم که غافلیم , غافل
باز هم سکوت میکنی , شاید هضم حرف هایت کمی سخت است ... ادامه میدهی ..
سید ما , مولای ما , دعا کن برای ما ..
و همه جمعیت شاید در دل هایشان میگفتند دعا کن برای ما , برای بصیرت ما ,
صاحب ما تویی , صاحب این کشور تویی , , صاحب این انقلاب تویی
شاید میخواهی یاداوری کنی با کار هایمان دل چه کسی را اتش زدیم , دل صاحبمان را , شاید میخواهی به ما دوباره یاداوری کنی نمک خوردیم و نمک دان شکستیم , شاید دوباره میخواهی یاداوری کنی صاحبمان کیست .
پشتیبان ما شما هستی ... , ما این راه را ادامه خواهیم داد , ... با قدرت هم ادامه خواهیم داد , از این راه ما را با حمابت خود , با دعای خود , با توجه خود پشتیبانی بفرما
و امید دادی , به صاحبی که پشتیبانمان است , بار دیگر یاداوری کردی چه پشتیبان محکمی داریم, بار دیگر , هدفمان را بازگو کردی , و چه دعا یی زیباتر از دعاهایی , که به زبان تو از مولایمان خواسته شود
حال موج جمعیت , با چشمانی پر از اشک , با فکر هایی باز , شعار میدهند , خونی که در رگ ماست هدیه به رهبر ماست , نمیدانم چرا ولی رگ های منم مور مور میشد , شاید حس میکردم خونم اگر قرار باشد هدیه شود , محبوب ترین کس برای هدیه دادن تویی , خون های رگ گردنم نیز داشت شهادت میداد به ان شعار زیبا , اری اقای من , سید علی الخامنه ای ,خونی که در رگ ماست هدیه به رهبر ماست ....
اری باید اعتراف کنم , حرف هایت زیبا نبود , چیزی فراتر از زیبا بود , شاید میتوان گفت حرف هایت شبیه حرف های نایب امام زمان بود ..
پ.ن: حرف هایی که به صورت بلد نمایش داده شده حرف های رهبری است در حماسه نه دی
پ.ن: حرف های اخر رهبر رادر گوشیم فایل صوتیش را دارم , سعی کردم حرف ها را کم و زیاد نکنم.
پ.ن: حستون رو بگین ..

[ چهارشنبه 92/3/1 ] [ 9:16 عصر ] [ پوریا ]
رپ , سبکی از سبک های موزیک
,نمیدانم چرا ولی دوست داشتم اگر یک پول گنده داشتم سبک رپ ایران رو درست میکردم ,
تا به جای اراجیف خوندن , حرفای خوب بخونن ,افرادی رپ خون هستن در خارج کشور که ضد اسرائیل میخونن , ضد سهیونیسم , ضد رذائل اخلاقی و در حریم ارزشهای نیکو, اما افسوس که عین دیگر کارهامون, رپ خونامونم از رپ خون های فراماسون و شیطان پرست های غربی تقلید میکنن , نه از رپ خونای ارزشیشون ,
کاش به جای این که شروع کنیم به این که , انگ بزنیم به تمامی رپ خونا که این شیطان پرسته , اون شیطان پرسته , میومدیم و کمک میکردیم برای کمک به این سبک , و راهنمایی اون به سوی ارزش ها ... رپ هایی که توسط فکر کنم یکی از رپ خون های به نام نارسیس به زبان انگلیسی ضد اسرائیل و در دفاع از مردم فلسطین خانوده شد , طبق نظر سنجی ها تاثیری داشت که شاید کمترین سبک موسیقی این تاثیر رو داشته باشد ,
مهم ترین ویژگی رپ مخفی خوندن ان , یا به شکل دیگر میتوان گفت , همان زیر زمینی خواندن ان است , بیشتر افراد بر عقیده اند رپ تا وقتی تاثیر خود را دارد که همین طور زیر زمینی خوانده شود , و شاهد این هستیم که رپ های ارزشی هم زیر زمینی و مخفی خوانده میشوند ..
از ویژگی های رپ, استایل یاشکل ساختاری و ظاهری رپ است , که تقریبا" از این ویژگی در بین رپ خونای ایرانی در مقابل با غربی نسبت هیچ به یک میلیون است , و تقریبا " رپ خون های ایرانی استایل خوبی ندارند ... از کسانی که شاید کمی استایل رپ را در کلیپ های تصویری دارند هیچ کس و کمی بیشتر حسین تهی است !!
از رپ خون های ارزشی ایران میتوان به حسین داتیس و مریسلم اشاره کرد , حسین داتیس کمی در مشهوریت و همچنین طرفداران بیش از مرسلیم است , همچنین این اشکال هم است که این دو (علی الخصوص مریسلم) در خواندن رپ , در مقابل حتی رپ خون های غیر ارزشی کشورمان دچار ضعف هایی هستند , البته حسین داتیس کمتر , برای مثال جواب دادن , حسین داتیس در اهنگی به نام نفرین نامه , ( در جواب به اهانت شاهین نجفی ) , یکی از بهترین اهنگ های رپ او بودوتاثیری زیاد در محیط مجازی گذاشت, که در صورت تمایل میتوانید از این لینک زیر در اپارات تماشا و دانلود کنید !
http://www.aparat.com/v/ZBFJE
از اهنگ های دیگر ارزشی از حسن داتیس میتوان به انتی سهیونیزم , اقا ببخش منو , از خزر تا فارس و شهید انیلی و همچنین جنگ تا جنگ و... اشاره کرد , که میتوانید این ها نیز در اپارات مشاهده یا از گوگل سرچ , دانلود و مشاهده بفرمایید !
این هم لینک دانلود اهنگ جنگ تا جنگ : http://www.anti6.ir/VoiCeS/MuSiC/JaNG%20Ta%20JaNG%20HoSSeIN%20DaTiS.rar
از مریسلم هم اهنگ هایی هست , که در صورت تمایل جستجو کنید و دانلود بفرمایید !
در پایان لازم به ذکر است , بنده هیچ گونه دفاعی از هیچکدام از رپ خون ها , اعم از یاس ( که به ظاهر ضد ارزش نمیخوانند ) , حسین تهی , ابلیس , هیچکس , حسین داتیس و مریسلم نمیکنم ,
و بر این باورم به رپ خوان ها هم انتقاد بسیاری وارد هست , حتی حسین داتیس در اهنگ نفرین نامه از لغاتی مهجور استفاده میکند , که نمودار یک فرد با اندیشه های مهدویت و اسلام نیست و نقد هایی بر این اهنگ و دیگر اهنگ ها وارد است , و تنها ادعایه این افراد بر مهدویت و عشق به الله , و مهدی (عج) و مریسلم بر ولایت مداری خودش , برای ما سند بر حقانیت این افراد نمی شود ... اگر هم هدفم تایید این عزیزان بود , قطعا" دوست نداشتم سبک رپ ایران را تغییر دهم ولی در کل عرض کردم که حسین داتیس و مریسلم از رپ خون هایی هستند که با درون مایه سبک رپ ایده ال ایران اسلامی در اینده در نظر من مطابقت هایی کم دارند ...
به امید داشتن سبکی ایدال از رپ برای کمک به هدف های اسلامی و ایران اسلامی ...............و من الله توفیق
پ.ن : در پایان هر گونه انتقاد و نظر شما را در مورد این مقاله پذیرا هستم !
پ.ن : این مطلب ربطی نداره به این نوشته , ولی میخواستم توصیه کنم حتما" همایش اقای رئافی پور در مورد موسیقی را ببینید , فوق العاده است !
[ چهارشنبه 92/2/25 ] [ 11:33 عصر ] [ پوریا ]
غذایش را تمام کرده , بود , به خدمتکارش گفت , که با خانمش دارن میرن مهمونی , خونه رو با بقیه خدمتکارا تمیز کنه تا برگرده , خدمتگذار هم گفت چشم اقا !
خانمش را صدا زد:
-بیادیگه خانم دیر شد
از بالای کاخ صدا ی خانم با عصابنیت امد :
تو برو من میام ...اینقدر هولم نکن.. دارم ارایش میکنم !
رفت بیرون , از بین اتومبیل هایش پروشه را بر گزید , خانمش امد , از کاخش بیرون امد در اتومبیل خانم به شوهرش میگفت :
-برای چی اون گردنبند رو نگرفتی؟!
-کدوم گردنبند خانم , هزار تا گردنبند گرفتم , طلا گفتی , گرفتم, برلیان گفتی , گرفتم , نقره گفتی, گرفتم دیگه چی میخوای ؟!
-نخیر اونی که لاله تعریف میکرد , از همون شرکت فرانسویه که قرار بود سفارش بدی بیارن ...
- بس کن دیگه خانم هر چی میخرم راضی نمیشی , تو مگه چیکار میکنی , غذای شاهانه درست میکنی , غذا هم از بیرون سفارش میدیم که , , مایه ارامشمی , چی میخوای از جون من دیگه , ؟!
- بیچاره من هر چی باشم برای توی , برای افتخار تو اون مهمونی لعنتی دوستای تجملیته ! و اون زنای که توهم خوشگلی زدن با جواهرای میلیاردی
- خانم من اصلا" نمیخوام تو مایه مباهات من باشی باید کی رو ببنم ..
- همیشه همینطوری ..یه مهمونی هم میخوایم بریم اینجوری میکنی
- خانم بس کن دیگه اعصاب ندارم ...
پشت چراغ قرمز توقف کرد ... در حالیکه که همینطور با سر و صدای زیاد داشتن با همدیگه سر یک جواهر بحث میکردند , یک لحظه سکوت کردن و صدایی کنار بلوار ناگهان نگاه جفتشون رو به سمت مردی برد که زیر سایه درختی نشسته بود , از کارگران شهرداری بود , در حالیکه که ادامه نهارش که نان و ماست بود را داشت جمع میگرد گفته بود الهی شکرت .. و این صدای الهی شکرت سکوتی به مرد و همسرش داده بود که دیگر از ان مرد چشم بر نمیداشتند ..
چراغ سبز شده بود و صدای بوق های ممتد از اتومبیل های دیگر شنیده میشد , اما مرد و همسرش بهت زده در کنار بلوار به مرد کارگر خیره شده بودند .. و تنها در بین ان همه صدای بوق , بار ها صدای مرد در گوششان زنگ میخورد ....الهی شکرت
[ دوشنبه 92/2/23 ] [ 2:42 عصر ] [ پوریا ]