سفارش تبلیغ
صبا ویژن

حرف هایی از زبان منطق و احساس

دست نوشته های سیاسی ، اجتماعی، فرهنگی و داستانی من

 

 

یرمرد نود ساله ی بیسوادی روی ایوان خانه اش .. 


روبروی مزرعه 


در هوایی گرگ و میش و زیر نور چراغ بزرگ ایوان 


برای خود در لیوان ِ بزرگ ِ لکه داری چای پر رنگی میریزد .. 


چای را داغ داغ می نوشد .. ! 


و با هر هورتی که میان هر یک قُلب چای میکشد .. 


به بازیچه میگیرد تمام پزشکان شهری را که بیشتر از 60 سال عمر نمیکنند !



[ جمعه 93/8/16 ] [ 1:8 صبح ] [ پوریا ]

نظر

مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه