دختر خیلی زیبا بود و پولدار ...
اما جواب مثبت دختر مال یک طلبه بود..
طلبه ای کم پول و با قیافه ای متوسط در حالیکه بسیاری از خواستگاران خوشتیپ و پولدارش را رد کرده بود ..
دوستش زد به شانه دختر گفت:
مگر دیوانه شده ای ؟؟
دوست دیگری ادامه داد ...
-سرت به جایی نخورده ..
دوست دیگری با تمسخر او را نشانه رفت ...
-چه حسن سلیقه ای ...
دوست بعدی جمله اخر را گفت همراه با توهین :
نه گمانم دیوانه شدی .... لگد نزن به بختت دختر .... خواستگار خوشتیپ و پولدار برایت کم بود مگر ؟؟ میخواهی بشوی همسر این سیاه چرده ی کوتوله ی , مذهبی, افراطی ؟؟
و دختر سکوت کرد ... تمام حرف هایشان را شنید ... سرش را به حالت تاسف تکان داد لبخند زد و با ارامش پاسخ داد :
إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُمْ ..... بهترین شما نزد خدا با تقوا ترین شماست ...
نه پولدارترینتان نه زیبا ترینتان نه خوشتیب ترینتان .. نه باسواد ترینتان .... نه.... نه , با تقوا ترینتان ,این سخن کسی است که میپرستمش .
چادرش را برداشت و در سکوت کامل دوستانش میهمانی را ترک کرد ..
پ.ن: بنده طلبه نیستم ..
[ جمعه 91/10/15 ] [ 7:50 عصر ] [ پوریا ]