میگوید , میگوید از تیر های سه شعبه ,میگوید از گلوی گل گون یک نوزاد , می گوید از کتک زدن زینب(س) , میگوید از هلهله ی دشمنان حسین (ع) , میگوید از نیزه انداختن و هلهله , میگوید از سم های تازه نعل شده ,میگوید از اتش گرفتن دامن دخترکان , میگوید از حمله به خیمه های بدون مرد , میگوید از دست اویزان یک نوجوان , میگوید از جان دادن برادر زاده در اغوش عمو.. میگوید از کشیدن زین العابدین در صحرای کربلا , میگوید از چشمان خونین علمدار کربلا , میگوید ازدست بدون انگشت ... میگوید ,میگوید ... , و من میدانم , زمانی زینب (س)را زدن که فاطمه(س) را زدن ... , زمانی زین العابدین را در صحرا کشیدن که ,علی را دست بسته بردند , موقعی خیمه را اتش زدن که خانه دختر پیامبر را اتش زدن , قبلا" امتحان کرده بودن این کارهارا ... و برای ان ها , زمان دوباره زنده کردن ان کارا بود , و زمان انتقام کامل از علی بود , .. برای همینه با هر نامت حیدر در مجلس شوری به پا می شود , برای همینه که با غیرت برای پسرت سینه میزنیم و در ان بین نام توست که غرور در مجلس حاکم میکند , علی جان به هیچ وجه غمگین مباش زمانی میشود که ما نیز به فرماندهی یوسف زهرا , انتقام کربلا را میگیریم , انتقام میگیرم ..
[ سه شنبه 91/8/30 ] [ 6:6 عصر ] [ پوریا ]