پيام دوستان
+
آمدي در خوابِ من ديشب ، چه کاري داشتي؟
اي عجب از اين طرفا هم گذاري داشتي
راه را گم کرده بودي نيمه شب شايد رفيق
يا که شايد .........
*ترخون بانو*
ديروز 9:14 عصر
انديشه نگار
چه قشنگ…راه را گم کرده بودي نيمه شب…
* راوندي *
يا که شايد ما رو خواب پنداشتي :)
* راوندي *
يا که شايد چون رفيقان قصد ياري داشتي :) =)
جوادتبريزي
يا که شايد با من تنها، قراري داشتي.....
+
مرا به سنگ ببند و به آبها بسپار
هواييم کن و دست حبابها بسپار
مرا به درد زمين خوردن آفريده خدا
ببر مرا به بزرگ شهابها بسپار
کلاغها پي تسخير آشيان منند
مرا به قلعه امن عقابها بسپار
من آن کبوتر صلحم مرا ز سر وا کن
مرا به دست تلخ ترين انتخابها بسپار
پر از بهانه ام امشب بگير گوش مرا
به لالايي دل انگيز خوابها بسپار
*ترخون بانو*
ديروز 9:14 عصر
مرا به قسمتِ تلخترين انتخابها بسپار
به جادههاي بدون چراغ، بيقرار و بيديوار
به گريههايي که در سکوت، شعلهورند و خاموشند
به آينههايي که راست نميگويند و دروغوار
به انتظاري که سالهاست، دل از خودش بريده
+
دخترم منو و خواهرام رو خواهراي افسانه اي خطاب ميکنه. :) يه کليپ فرستادم تو گروه خواهرانه ..من و آبجي ها کلي خنديديم. اومده گروه رو وا کرده و ميخنده. فکر کردم اونم داره به کليپي که فرستادم تو گروه ميخنده. ميگه من دارم به خنده هاي شما ميخندم :-| اين کليپ کجاش اينقدر خنده داشت که شما خواهراي افسانه اي مردين از خنده!! !:-| :D
از دست دخترم .. :-|





انديشه نگار
ديروز 9:20 صبح
کلاس آموزش حج داشتيم ولي چون شب تا صبح خواب نرفته بودم گفتم تو گروه خواهرانه مطرح کنم سه تا آبجي همسفرم بگن خب امروز نيا نکاتي که گفته شده رو ما بهت ميگيم که ديدم اونام .....:) که دوباره دخترم بعد از خوندن پيام هامون نگاه معناداري کرد و گفت قبول داري که.....:D
به قول مولانا:روزها گررفت گو رو باک نيست،توبمان اي آنکه چون تو پاک نيست.ماناباشيد مادرهماي بزرگوار@};-
+
دشنه بر لب تشنه
خنجر بر تار حنجر...
به ياد کودکان غزه
به ياد کودکان کربلا
ياحسين....
#حسين_فخري
انديشه نگار
ديروز 9:15 صبح
+
تو نميداني مهار کردن اين جنون سرکش در من، مستلزم چه رنجي و چه صبريست و چقدر انرژي از من به تحليل ميبَرد!
تو نميداني من چقدر بايد با خودم بجنگم تا بتوانم يک قدم از تو دورتر شوم، و تازه تا چشم وا ميکنم ميبينم دوباره خاطرهاي يا شعري مرا به سمت تو کشاندهاست.
تو نمي داني چقدر سخت است.......
شبگرد تنهايي
ديروز 6:21 صبح
+
مگه نمي گفتن خاک سرده..
پس چرا داغِ تو کم نميشه سردار !!:'(
شبگرد تنهايي
ديروز 6:20 صبح
+
+
خدايا ما را به راه درست زندگي ببر
به خط م. سعيدي

شبگرد تنهايي
ديروز 6:19 صبح
+
مادر نيستم
اما طعم فداکاري مادرانهتان بارها زير زبانم مزه کرده
آموزههاي صبر و بردباريتان در وجودم ريشه دوانده
کم بودنتان خلأ مادري مهربان را برايم تداعي کرده
حتي وقتي در اينجا کسي هم نباشد، بازهم چشمهايم در پي شما ميگردد...
مادرانگي کردهايد هميشه
سايتهتان مستدام *مادرهماي نازنينم*

شبگرد تنهايي
ديروز 6:19 صبح
7 فرد دیگر
29 فرد دیگر
+
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
*«وَلَا يَحْزُنْكَ قَوْلُهُمْ، إِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِيعًا»*
«(اي پيامبر) حرفهاي بيجاي دشمنان غصهدارَت نکند؛ چون عزت و آبرو يکسره دست خداست.»
سورهي مبارکهي يونس/آيه شصت و پنج
.
.
بخط م. سعيدي
شبگرد تنهايي
ديروز 6:19 صبح
2 فرد دیگر
22 فرد دیگر
+
[تلگرام]
+
من ره نميبرم مگر آنجا که کوي دوست
من سر نمينهم مگر آنجـا که پاي يـار...
جناب سعدي عليه الرحمه
به قلم آفتابــ

شبگرد تنهايي
ديروز 6:19 صبح

+
شبيـــهِ *بــرگـــِ سـرگــردان*
بـه دستـــِ *بــادِ* پائيـــزي
ميــان مانـدن و رفتـن
پـر از *تـرديـــد*
و تشويشم
.
.
آفتابـــ

شبگرد تنهايي
ديروز 6:19 صبح

12 فرد دیگر
86 فرد دیگر