پيام
+
شايد يکي از تلخ ترين قسمت هاي زندگي اين باشد که با اين که آدمي از پير شدن و فرسوده شدن بيزار است و جواني و طراوت را بر پيري رجحان ميدهد اما به همان اندازه که از پير شدن هراس دارد يا شايد هم بيشتر از مرگ و پايان زندگيش مي هراسد.. و اين پارادوکس تلخي است براي انسان در زندگي..,

*پوريا*
93/2/12
سبحان.
بي زحمت پارادوکسو معنا بفرماييد.
*پوريا*
سلام بر سبحان عزيز.. سلامي بر نماينده ي اساتيدي در پارسي که دوست دارند، غرورشان را همه جا جار بزنند و بر اين باورند که آن ها ميفهمند و ديگران هيچ، بيشتر منظورم قسمتي است، که انسان دوست دارد نميرد و اين يعني پير شدن را دوست دارد، در حاليکه انسان به طور ذاتي پير شدن را دوست ندارد، شايد بر اساس لغت و حروف پارادوکس نباشد اما از درون و باطن پارادوکسي در زندگي وجود دارد، پارادوکس هم به معني متناقض نماست
*پوريا*
و من هم از برگزيدگان المپياد ادبي در مرحله اول بودم، يادگيري اين اصطلاحات براي بنده خاطره است... و بر اين باورم در مقابل بندگان مغرور خدا بايد مغرور بود..
*پوريا*
فائزه خانم :-)
سبحان.
بابت جوابتون ممنونم../ قسمت اوله صحبتتون رو نميدونم چرا اينطوري شروع کردين .. شايد نوع ارتباط من با ديگران در اين فضا.. چنين چيزي رو در ذهن شما تداعي کرده که بنده ادعاي فهم دارم.. راستش بايد بگم که.. سبحان اينجا.. فقط چنتا فيده عاشقانه داره.. همين.. نه با کسي بحثه علمي ميکنه.. و نه در گرايشات سياسي مداخله ميکنه.. البته اگر لازم باشه.. هر دوشو انجام ميده..
سبحان.
در مورده غرورم.. ميپذيرم.. بنده فوق العاده مغرورم.. اما تواضع را هم به اندازه ي غرورم بلدم.. اينجا کاربران ديگه اي هم هستند که با بنده مراوده داشتند و منو ميشناسن دوست گرامي.. ولي چنين ديدگاهي رو به بنده ندارن.. به هر حال طرز نگاه شما به ديگران.. تنها عامله شناخت شماست نسبت به اونها.. اما با چشماني که اينقدر خطايه ديد دارند.. نبايد در مورد ديگران قضاوت کرد..
*پوريا*
فائزه خانم مرحله اولشم خيلي ها موندن، اگر هم چيزي نيست، درصد ادبيات کنکور سراسري نزديک است، آن را برايتان خواهم فرستاد.. يا عناوين فرهنگي مختلف و گوناگون که نخواسته و نميخواهم که همه جا جار بزنم، لبخندم براي صرفه جويي در صحبت کردن بود..
*پوريا*
جناب سبحان، اينجا آدم ها رو از نوشته هايشان و حرف زدنشان ميتوان شناخت،همان شناخت مجازي،به نوع پرسش خود دقت کنيد غرور را خواهيد يافت.. يا علي..
سبحان.
آره خب.. توي فضايه مجازي آدما رو همينطور ميشناسن.. ولي نه از رويه يه نوشته و سؤال.. باز هم تکرار ميکنم.. با چشمهايي که انقدر خطاي ديد دارند.. در مورد ديگران قضاوت نکنيم.. / سؤالاي من.. همشون همينطورن.. پوريا اگه خودش قراره با آدمه مغرور .. متکبرانه بر خورد کنه.. بدونه که ديگرانم ممکنه غروري رو توي ايشون احساس کردند که حتي براي يک سؤال .. از قالب غرور استفاده کردند..
*پوريا*
آخه هم خودم هم خودتون ميدونيد يه سوال ساده نبود، بازم اگر بنده دچار اشتباه شده عذر ميخوام، امشب حالم زياد خوب نيست، شرمنده...
سبحان.
نه نه.. خواهش ميکنم.. باور کنيد من دنبال عذر خواهي نيستم دوست گرامي.. فقط ميخوام اون سوء تفاهمي که شده بر طرف بشه.. حيفم مياد دوست خوبي چون شما رو نداشته باشم.. / اتفاقا يه سؤال ساده بود.. شايدم به قول شما کمي مخلوطه با غرور بود.. ولي حقيقتا يه سؤالم بود.. باور کن رفيق..:)
*پوريا*
بيخيال دوست عزيز... اتفاقه پيش مياد :-)