پيام
+
7 : *اربا" ارباي حسين *
زود اذن ميدان داد فرزند رشيدش را ..
نامش علي بود و شبيه ترين فرد به جدش پيامبر
که ميداند چه گذشت بر دل حسين, حسيني که اينده را ميبيند
حسيني که خبر دارد که چه ميشود حسيني که خوب ميداند معني اربا " اربا را ..
اري حسين از رجز علي اکبر خبر دارد ..
ميداند که قرار است *نام چه کسي را بياورد مقابل شاميان *
گويي دل حسين طاقت نمي اورد ..
علي اکبر تازه ميخواهد بر لگام اسب گام
كيمياي ناب
92/8/23
*پوريا*
نهد که حسين در خواستي ميکند از جنس پدرانه ..
اري حسين ميخواهد قدم زدن شبيه ترين فرد به پيامبر را باز ببيند ..
نميدانم حسين وقتي قدم زدن او را ميديد چه به ياد مي اورد
جدش پيامبر را , غدير را . انروز که بند هاي خصم بر روي دست هاي پدرش بسته شد؟! , ديوار را؟! , در را؟! شايد هم سجاده اي که از زير پاي برادرش کشيده شد
چه گذشت بر حسين که ميداند جز خود حسين و خداي حسين
حسين هم نگفت فلسفه قدم زدن
*پوريا*
علي اکبر را ..
*علي اکبر* به ميدان رفت و بار ديگر زنده کرد نام *حيدر *را ..
و که ميداند که چگونه نگريست پس از شهادت , علي اکبر به تير خصم *حرمله* , به *سيلي ها *شاميان , به *اتش خيمه ها *...
و خوب ميداند علي اکبر که *حسين *در عاشورا کل قلبش , کل وجودش بار ها اربا " اربا شد...