• وبلاگ : حرف هايي از زبان منطق و احساس
  • يادداشت : بهشت زير پاي مادران است ..
  • نظرات : 0 خصوصي ، 16 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    منظورتون اين نوشته اي هست ک زير مطلبتون نوشتيد؟ بله خوندم... نميدونم چرا کنجکاو شديد شايد بخاطر اينکه من داستان رو خيلي باور کردم و خيلي واقعي براي اون مادر دلم سوخت...خب شخصيت هاي خيالي هم دل آدمو ب درد ميارن.. من ک اينجوريم...! بعضي داستان ها رو باورش ميکنم و حسش ميکنم! در مورد توضيحاتي ک داديد هم موافقم.. بعضي ها خداوند رو دقيقا طبق همون چيزي ک شما گفتيد توصيف ميکنن...بعضي وقت ها باعث ميشه ک افرادي ک مطلع نيستندمثل همين کودک داستان شما, رنجيده بشن...! ب هر حال ذهن خلاقي داريد... :)
    پاسخ

    سلام مجدد ممنون که اينقدر وقت گذاشتيد و توضيح داديد : ) شما لطف داريد بازم ممنونم : )