سفارش تبلیغ
صبا ویژن

حرف هایی از زبان منطق و احساس

دست نوشته های سیاسی ، اجتماعی، فرهنگی و داستانی من

باز هم زمزمه بهار از نقویم های  93 می آید !

و من سالَم اینقدر بی ارزش است که حتی هزار سیصدش هم برایم مهم نیست ! تنها 93 !

.من این روز ها حسرت اندک ذوق و شوقی را میبرم که کنار دستی هایم با دیدن تقویم جدید  دارند ! 

من حتی این روز ها همان سر سوزن ذوقی که سهراب دارد هم ندارم !

پیامکی برایم آمده بود که لحظه تحویل سال را ساعت 20 و دقیقه 20 و ثانیه 20  گفته بود و برایم آرزو کرده بود که سال بیستی باشد

آن هنگامی که در تقویم دیدم از این پیامک فقط سالش درست است

فهمیدم

 نو شدن سال من هم عین این مدعا دروغی بیش نیست !

بیش از این نمیخواهم خواننده ام را  غمگین کنم ! من نه برای فاطمیه و نه برای هیچ دلیلی مذهبی !

اما شاید بی دلیل , شاید هم با دلیلی که نمیدانم و شاید هم میدانم اما میخواهم انکار کنم  امیدی به 93 شدن ندارم !

فقط امیدوارم سال بعد , سالی بیش از این بی خدا بودن نباشد !

باز هم که حرف از امید زدم !

شاید هم امید دارم ! شاید هم .... !

بیخیال....

کاش هیچ مخاطبی این نوشته را نخواند ... !

 

 



[ چهارشنبه 92/12/21 ] [ 4:22 عصر ] [ پوریا ]

نظر

مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه