سفارش تبلیغ
صبا ویژن

حرف هایی از زبان منطق و احساس

دست نوشته های سیاسی ، اجتماعی، فرهنگی و داستانی من

باز هم به نام تو !

همین نوشته ی اخیرم بود  , عنوانش را نوشتم  مرا امل نخوان !

آخرش که تمام شد ! نظرات متفاوتی برای نوشته ام آمد عده ای از دوستانم عین همیشه دست به تشویقم زدن که ایول و ماشا الله و دمت گرم و قلمت استوار !

با این نظراتش که کلی حال کردم بگذریم ! برویم سراغ چند نظری که از نوشته هایم انتقاد  کردند !

عد ه ای گفتند خیلی نصیحتی بود ! 

عده ای دیگر نوشته را خود پسندی  مفرط خواندند ! و یک فرد نا آشنا با  عنوان آشنا برایم نظری گذاشت شامل توهین های متعدد  و انتهایش مرا خواند نویسنده ریاکار!

از جوابی که  برایش گذاشتم بگذریم ! امشب در این افکار بودم و نظرات خصوصی و عمومی آن نوشته که نا خودآگاه به همان کسی هم که توهین کرده بود حق دادم !

برایم نوشته بود قیافه ی متشرعان را گرفته ای ! 

از این جای سخنم میخواهم خدا را خطاب قرار بدهم !شاید میخواهم خواننده  این خط خطی ها حکم همان کشیش مسیحی را داشته باشد که با مهربانی مقابل اعتراف هایم بشیند و بعد امید بدهد که تو هم بخشیده میشوی!

خداوندا !

شاید راست میگفتند  دوستانم ! من نیستم آن که آن نوشته را باید مینوشت ! من حکم همان زنبور عسلی را دارم ! که در دهان شهد دارد ! اما شهدش شور است ! شهد را نوشیده ام ! اما زبانم را به گل هایی زده ام که علف هرز دورش پیچیده بود !

 افکارم درست است, قدم هایم سست ! جای قدم های درست را میدانم اما قدم نمیگذارم جای درست !

و من میان حرکت هایم و افکار هایم یاد گرفته ام دو نقطه بگذارم و بنویسم : پارادوکس

شاید نوشته من را امل نخوان هم فقط برای تو نبود ! وقتی دیدم نوشته شده است تیتر یک چقدردلم غنج رفت برای خودم !

به نیت هایی که برای  تکان دادن قلمم هم داشتم کم کم دارم شک میکنم !

خدایا!  دستم را بگیر ! من سقوط کرده ام اما هنوز به زمین نخورده ام ! 

اما خدا دیگران مهم نیستند تو بدانی کافیست, ریا کاری حرفه من نیست خدایا !

 آه خدا دلم چند بیتی از سهراب میخواهد : 



کس مرا هیچ نگفت زندگی خوردن نیست
زندگی ثروت نیست
زندگی داشتن همسر نیست
زندگی فکر خود بودن و غافل ز جهان نیست

حال فهمیدم هدف زیستن این است رفیق:
من شدم خلق که با عزمی جزم پای بند هواها گسلم
پای در راه حقایق بنهم
با دلی آسوده فارغ از شهوت و آز و حسد و کینه و بخل
مملو از عشق و جوانمردی و زهد در ره کشف حقایق کوشم
شربت جرات و امید و شهامت نوشم
زره جنگ برای بد و ناحق پوشم
شمع راه دیگران گردم و با شعله خویش
ره نمایم به همه گر چه سرا پا سوزم


 پوریا نوشت :  هدف از زندگی مملو شدن از عشق به خداست ! زندگی با خداست !

پوریا نوشت : این پست را فقط نوشتم !









[ پنج شنبه 92/12/8 ] [ 9:30 عصر ] [ پوریا ]

نظر

مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه